ويژههاي مشرق؛ ژن خوب يعني براي نقاشيهاي يکي از سران فتنه طلبکار شَوي/مادر تحريمها احترامش واجب است، نبايد عصباني شويم/ويرانه نمايي، ترفند اصلاح طلبان براي توجيه ناکارآمدي
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۲۵۸۵۲۱
خبرگزاري آريا - وبسايت ضد انقلاب ضد انقلاب راديو زمانه معتقد است که برنامه دفاعي - موشکي ايران، به آمريکا اجازه ميدهد اجراي برجام به روزهاي دشوارش برسد.
سرويس سياست مشرق - روزانه ميتوان از لابهلاي گزارشها و عناوين خبري رسانههاي مکتوب و حتي غير مکتوب، نکات قابلتوجهي استخراج کرد؛ موضوعاتي که ميتواند براي مخاطبين قابلاستفاده و محوري براي تحليل باشد، در گزارش روزانه "ويژههاي مشرق" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها براي مخاطبين عرضه خواهد شد؛ با «ويژههاي مشرق» همراه شويد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*******
** مادر تحريمها احترامش واجب است، نبايد عصباني شويم!روزنامه آرمان در يادداشتي با عنوان «تحرکات آمريکا تاثيري بر برجام ندارد» نوشت: «اکنون هم عملاً اتفاق خاصي از طرف آمريکا رخ نداده و جز توصيه و مصوبه کنگره و اقداماتي از اين دست، اتفاقي نيفتاده که بر اقتصاد ما اثرگذار باشد».
نويسنده اين يادداشت در ادامه به موضوع مهمي اعتراف ميکند: «مهمترين عاملي که بهرغم استقبال اوليه، باعث کند شدن سرمايهگذاري در کشور است بحث سوئيفت است. تا وقتي تبادل پول به راحتي انجام نشود، سرمايهگذار خارجي نميتواند پول را به کشور بفرستد، حتي اگر به ايران اعتماد کند. اگر اين مشکل باقي بماند نهايتاً منجر به بياعتمادي سرمايهگذاران هم ميشود».
در روزهاي گذشته، طرح جامع تحريمهاي ايران در مجلس نمايندگان آمريکا و سنا تصويب شد. کارشناسان اين تحريم را جامعترين بسته تحريمي آمريکا عليه ايران در طول تاريخ مينامند و از آن با عنوان «سياه چاله تحريم» يا «مادر تحريمها» ياد ميکنند. متاسفانه با وجود لگدمال شدن برجام توسط آمريکا، روزنامههاي اصلاح طلب همچنان نسخه ذلت ميپيچند و به مقامات دولت سفارش ميکنند که نازکتر از گل به آمريکا نگوييد.
پيش از اين صالحي، ظريف، طيب نيا، سيف، جهانگيري و عراقچي نيز به استمرار مشکلات بانکي در پسابرجام اذعان کرده بودند. چندي پيش روزنامه «گلف تودي» در گزارشي نوشت: «ايران روي کاغذ به سيستم سوئيفت- سيستم تراکنشهاي مالي جهاني- وصل شده اما در عمل اين مهم اتفاق نيفتاده است. تا قبل از برجام نهادها و بانکهاي ايراني با ابداعات خود تحريمهاي سوئيفت را از طريق واسطه دور ميزدند، اما بعد از اجراي توافق هستهاي اين کار دشوارتر شده است».
هنوز ساعاتي از اجرايي شدن برجام- دي ماه 94- نگذشته بود که رئيسجمهور در نشست خبري خود در محل سالن اجلاس سران با اشاره به دستاوردهاي بسيار برجام از باز شدن «هزار السي» خبر داد و تصريح کرد: «در همين تجربه چند ساعته امروز هزار السي در بانکهاي مختلف باز شد و اين نشان داد آنها که ميگفتند باور نکنيد، اشتباه ميکردند».
روحاني در حالي از باز شدن هزار السي آن هم در يک روز تعطيل براي غربيها خبر ميداد که بايد بدانيم براي باز کردن السي، بانکها موظف هستند کد اعتباري بينالمللي بانکي (سوئيفتکد) داشته باشند در حالي که هنوز تحريم سوئيفت بانکهاي ايراني لغو نشده بود ثانياً بانکهاي خارجي در روز اجراي برجام که مصادف با يکشنبه 27 دي بود، تعطيل بودهاند و طبيعتاً السي نيز نميتوانستند باز کنند.
پس از اين اظهار نظر قابل تأمل، علاوه بر منتقدان و فعالان اقتصادي، حتي رسانههاي ذوقزده برجام نيز به موضوع گشايش 1000 السي واکنش نشان داده و آن را زير سؤال بردند.
** ژن خوب يعني براي نقاشيهاي يکي از سران فتنه طلبکار شَوي!نرگس موسوي، دختر مير حسين موسوي (از سران فتنه) در مصاحبه با روزنامه جمهوري اسلامي گفت: «علاوه بر سلامتي جسمي، مشکل نقاشيهاي آقاي مهندس ميرحسين موسوي هم براي ما و هم براي ايشان مايه نگراني شده است. نقاشيهايي که پدر در دوران حصر کشيدند ماموران اجازه خروج از محل حصر نميدهند که نگهداري نامناسب، منجر به نابودي اين آثار گرانقدر ميشود».
زهرا موسوي-يکي ديگر از دختران ميرحسين موسوي- نيز در اين مصاحبه گفت: «اگرچه جسم آنها در حصر است اما روح آنها در ميان ملت است و آنها در ملاقاتها همواره سخن از مردم دارند و حصر خود را نيز براي جلوگيري از بروز هيچ گزندي براي مردم، تحمل ميکنند».
عدهاي به دنبال آن هستند تا خيانت بزرگ و نابخشودني فتنه 88 را به حاشيه برده و با مظلوم نمايي، از قانون فرار کنند.
در سال 88، فتنه گران با زيرپاگذاشتن قانون، هشت ماه کشور را قرباني شهوت و توهمات خود کردند. فتنهگران با دروغ تقلب، جشن مردم سالاري ديني را تبديل به دستمايه بيثباتسازي کشور و معبرگشايي براي نفوذ دشمن کرده و سرانجام؛ آدرس تحريمهاي فلجکننده را به دشمنان دادند.
نزديکان سران فتنه بايد به اين نکته توجه داشته باشند که آنها بدهکار ملت ايران هستند. اگر بحثي در مورد رفع حصر باشد اولين کاري که دستگاه قضايي تکليف قانوني براساس قانون اساسي دارد، رسيدگي و تعيين اشد مجازات براي اين افراد است. سزاي مفسد في الارض و باغي، مجازاتهاي سنگين است، نه مسالمت و آشتي.
** ويرانه نمايي، ترفند اصلاح طلبان براي توجيه رخوت و ناکارآمدي خودروزنامه فرهيختگان در يادداشتي نوشت: «تجربه ثابت کرده هر بار اين جريان] اصلاحات [کرسي مديريتي جديدي را فتح ميکند، ضمن رفتن به ماه عسل چند ماهه در ابتداي کار، مدت زيادي را صرفاً به تخريب و سياهنمايي عملکرد قبليها ميگذراند؛ رويهاي که بيش از هر چيز زمينه را براي توجيه رخوت و بيعمليهاي احتمالي آتي در افکار عمومي ميسر ميسازد. تجربه دولت يازدهم و خروجي تريبونهاي رسمي آن گواه مناسبي بر اين مدعاست. حالا «ويرانهنمايي» از حاصل تلاش مديران کنوني شهرداري نيز آغاز شده است. الهام فخاري منتخب شوراي شهر پنجم تهران در اين ارتباط ميگويد: «ويرانهاي به مديريت جديد شهري سپرده ميشود که اولين اقدام، آواربرداري از اين خرابه است.» محمد هاشمي هم اخيراً در گفتوگويي با بيان اينکه کارنامه قاليباف به مراتب بدتر از کارنامه احمدينژاد است، گفته: «اگر احمدينژاد کشور را 50 سال به عقب برد، قاليباف تهران را به 100 سال قبل برده است».
ادعاهايي از اين دست در حالي است که احمد حکيميپور که در انتخابات اخير از راهيابي به شوراي شهر بازمانده بود ضمن نادرست خواندن اين رويکرد به همفکرانش هشدار ميدهد که چنين رويهاي ديگر براي مردم چندان جذاب نيست. عضو کنوني شوراي شهر تهران در اين خصوص ميگويد: «قرار نيست ما همهچيز شوراي شهر را از صفر شروع کنيم. اينکه هر گروهي که ميآيد بگويد گروه قبلي ويران کردند و همهچيز را به هم ريختند، اين سخن درست نيست و مردم را جذب نميکند».
با اين اوصاف اين سؤال بهطور جدي مطرح است که تا چه زماني بناست در بر همين پاشنه بچرخد و ناکارآمدي فعليها در سايه فروکاستن دستاوردهاي قبليها رنگ بازد؟
** توصيه سايت ضد انقلاب: توانايي موشکي را هم مانند هستهاي تعطيل کنيد!سايت ضد انقلاب «راديو زمانه» در گزارشي نوشت: «برنامه موشکي ايران به دولت دونالد ترامپ اجازه اين را خواهد داد که به جاي سياست مهاجمي، استدلالهاي آمريکامحور و ضديت يکجانبه با برجام، موافقت متحدان اروپايي را جلب کند که به صورت چندجانبه و بينالمللي فشار بيشتري به ايران بياورند – براي لغو يا سختگيري بيشتر در اجراي برجام».
در ادامه گزارش آمده است: «ايران هرگز حاضر نشده است که در پايگاههاي نظامي حساس را به روي بازرسان بينالمللي باز کند. چيزي که وزارت خارجه ايران مطرح کرده محرمانه بودن فعاليتهاي نظامي مرتبط با امنيت ملي ايران است. اين شرط ايران در زمان مذاکرات ايران با 5+1 پذيرفته شد؛ اما اگر وزارت خارجه آمريکا بتواند متحدان اروپايي را با برنامه دسترسي بازرسان بينالمللي به پايگاههاي نظامي ايران همراه کند، برجام وارد مرحله اجرايي دشواري خواهد شد».
بزک کنندگان برجام- در داخل و خارج از کشور- به دنبال جاده صاف کني برجام هاي بعدي براي ايران هستند. در حقيقت هدف اصلي اين است که «دستاورد تقريباً هيچ» به ديگر مؤلفههاي قدرت ايران نيز تعميم داده شود و اقدامات نقد ايران در مقابل وعدههاي نسيه طرف مقابل به صورت سريالي تکرار شود. در اين حالت لغو تحريمها وعدهاي است که هر روز با بهانهاي جديد مطرح خواهد شد.
در حال حاضر نه تنها تحريمهاي قبلي (حتي هستهاي؛ مانند تحريم U-turn) سر جاي خود باقي ماند بلکه تحريمهاي بيسابقه؛ شديد و جديدي در عصر پسابرجام عليه ايران تصويب شد، با اين تفاوت که ديگر بخش زيادي از توان هستهاي را از دست دادهايم و همزمان تحريم هم ميشويم!
گفتني است راديوي هلندي زمانه با بودجه سازمان اطلاعات هلند و سيا برنامهسازي ميکند. گردانندگان اين شبکه جملگي از خبرنگاران فراري روزنامههاي اجارهاي و زنجيرهاي هستند.
** با موضع گيريهايي مثل «خزانه خالي است»، دشمن را به تحريم معتاد کرديددکتر حسين کچويان در مصاحبه با روزنامه صبح نو گفت:
«منطق ما تا قبل از آقاي روحاني، اينبودکه نشان دهيم تحتفشار نيستيم و مذاکره ما با غربيها به اين خاطر نيست. از سوي ديگر غربيها مدام اينطور القا ميکردند که فشارهاست که ايران را پاي ميز مذاکره آورده است! حال اگر در اين ميانه فرد يا جرياني مدام بگويد: «مذاکره ضروري است و بايد مذاکره کنيم» و «چرخ اقتصاد بايد بچرخد» و ... بيانگر اين است که تحريمها اثر کرده است و طرف غربي را به نتيجه گرفتن از اهرم فشار اميدوار ميکند. در کل مذاکرات تا وقتي که قرارداد منعقد شد، يک کار ثابت دولت، وزرا و حاميان بيروني و دروني آقاي روحاني اينبودکه مدام بگويند اگر مذاکره نکنيم و قرارداد نبنديم، وضع ما خيلي خراب است! از همان اول که گفتند خزانه خالي است تا نان، اشتغال، ورزش، سينما و حتي آبوهوا را منوطبه مذاکرات هستهاي کردند!
در خوشبينانهترين حالت ميتوان گفت، آقاي روحاني و جناح سياسي و گروه کاري وي ازآنجاکه منتقداني قوي داشتند، براي پسزدن اين منتقدان يا بهشکستکشاندن و تحتفشارگذاشتنِ آنها ازسوي مردم، اين حرفها را ميزدند؛ يعني به قدري مشغول منتقدان و مخالفان داخلي بودند که فکر نکردند حرفهايي که ميزنند، نقض قواعد عقلي و منطقي مذاکره است! حرفهايي که به دشمن بفهماند بهشدت نيازمند هستيد، موضع شما را در مذاکره ضعيف ميکند. نتيجهٔ اين رفتار حتماً در مذاکره و نتيجهٔ آن منعکس ميشود.
به طور مثال در زمان سفر هياتي فرانسوي به ايران، فرانسويان همزمان مانوري در خليجفارس انجام دادند. يکي از بازرگانان فرانسوي که در اين سفر بود، به مقامات سياسي کشورش اعتراض کرده بود که چطور وقتي مشغول مذاکره با ايران هستيم، اين مانور را انجام ميدهيد؟! مانور تهديدآميز، شما را براي دولت ايران به دولتِ خصم تبديل ميکند و درنتيجه در مقابل شما جبهه ميگيرند و مانع همراهي آنها ميشود؛ اما مقامات سياسي فرانسه گفته بودند ايرانيان چنان نيازمند هستند که هيچ اعتراضي نميکنند و تاکنون هم اعتراض نکردهاند! يا در مثالي ديگر؛ راديو فرانسه در تحليلي که در ايام مذاکرات ارائه داد، ميگويد مقامات غربي به اين نتيجه رسيدهاند که ايران در موقعيت فروشندهاي است که در شرايط سختي قرار دارد و حتي به فروش حقوق ملي خود مجبور شده است!».
کچويان در ادامه گفت:
«طرف مقابل با اين موضع وارد مذاکرات شد. نتيجه اين شد که ما مدام از مواضع خود پايين بياييم و هر زمان مذاکرات دچار مشکل ميشد، به جاي تلاش و اعمال فشار به طرف مقابل براي کوتاه آمدن از مواضع خود، تيم آقاي ظريف و همراهان آنها در داخل کشور تلاش ميکردند که موضع کشور را در مذاکرات پايين بياورند و فضاي سياسي داخل کشور را به نحوي سازمان بدهند که زمينه اينکه در آنجا از موضع خود پايين بيايند، فراهم شود».
** مزه دلچسب قيمت گوشت قرمز زير دندان دلالانروزنامه آفتاب اقتصادي در گزارشي با عنوان «مزه دلچسب قيمت گوشت قرمز زير دندان دلالان» نوشت: «با وجود افزايش چشمگير قيمت گوشت قرمز در ماههاي اخير، نه تنها هيچ يک از نهادهاي ذيربط مسئوليت گراني آن را بر عهده نميگيرند، بلکه تنظيم بازار آن بين دستگاههاي مختلف پاس کاري ميشود. برخي علت گران فروشي گوشت قرمز را حضور دلالان و سودجويان در شبکه توزيع و نبود نظارت کافي ميدانند.»
اين روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «محصولات پروتئيني از جمله گوشت قرمز، گوشت سفيد و تخم مرغ متقاضيان زيادي براي مصرف دارد، اما با افزايش چشمگير قيمتها برخي خانوارها قادر به مصرف اين محصولات نيستند و سرانه مصرف در کشور ما نسبت به سالهاي گذشته با کاهش روبرو شده است».
روحاني در اسفندماه سال گذشته گفت: «دو روزي گوشت گران ميشود، در برنامه اخبار تلويزيون، خبر يک ميشود و ميرود قصابي! ديدم که خبر يک بخش اخبار رسمي تلويزيون، قصابي است و اينکه گوشت چقدر گران شده است. اگر ارزان شود، خبر آخر ميشود، البته اگر يادشان بماند». بر اساس آمار بانک مرکزي قيمت هر کيلوگرم گوشت قرمز در مرداد سال 92 يعني ابتداي دولت يازدهم 29 هزار و 750 تومان بود، اما نرخ اين ماده غذايي طبق يکي از آخرين گزارشهاي بانک مرکزي در هفته اول اسفند 95 به 42 هزار و 300 تومان رسيده، يعني 42 درصد گران شده است».
نکته ديگر اينکه در ماههاي منتهي به انتخابات رياست جمهوري، روزنامهها و رسانههاي حامي دولت در مقابل کوچکترين نقد- به خصوص در حوزه معيشت- به فحاشي و متهم کردن منتقدان به سياه نمايي روي ميآوردند؛ اما اکنون و پس از انتخابات، اين رسانهها به منتقد وضعيت معيشت مردم تبديل شدهاند.
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۲۵۸۵۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.
این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد.
اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید.
آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد.
محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.
نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟!
اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید!
شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!