نقاشی آخر؛ وداع با مادر نقاشیهای ایران
تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۳۵۳۳۲۳۳
«پدرم از کودکی به من آموخت هویتم به عنوان ایرانی مهمترین مسأله است و تا ابد باید این هویت را حفظ کنم. او مرا ایران نامید و به من گفت معنای این نام آزادی و آزادگی است و تا لحظهای که زندهام با عشق به ایران و مردمان این سرزمین قلم خواهم زد...»
گروه فرهنگی: این بخشی از صحبتهای بانو «ایران درودی» نقاش معاصر ایران در مراسم کلنگزنی موزهاش بود، مراسمی که شهریور ماه 95 با سالروز تولد این هنرمند نقاش همزمان بود اما افسوس که آرزوی بازگشایی «موزه ایران درودی» برای او هیچگاه بهبار ننشست و سرانجام صبح روز گذشته (جمعه 7 آبان ماه) پس از چند ماه مبارزه با بیماری درگذشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ایران درودی متولد 11 شهریورماه 1315 زاده شهر مشهد بود و علاقهاش به نقاشی به دوران کودکیاش برمیگردد و این شوق و علاقه موجب شد از همان دوران مدرسه در کلاسهای آزاد طراحی و نقاشی شرکت کند؛ اما این آغاز راه بود و نگاه جدیتر او به هنر نقاشی «ایران درودی» را برانگیخت تا مدتزمانی جلای وطن کند تا آنکه سال ۱۹۵۴ در دانشکده بوزار پاریس به تحصیل در رشته نقاشی پرداخت و از آن زمان تا سال ۱۹۵۸ در آموزشگاهها و دانشکدههای گوناگون همچون مدرسه هنرهای زیبای پاریس (بوزار)، مدرسه لوور پاریس، دانشکده سلطنتی بروکسل (ویترای)، انستیتوی آر.سی.آی نیویورک (رشته تهیه و کارگردانی برنامههای تلویزیون) فعالیت داشت و پس از پایان تحصیلات با دستی پر به ایران بازگشت و نخستین نمایشگاه نقاشیاش را اردیبهشت ۱۳۳۹ در تالار فرهنگ تهران برگزار کرد. او طی این سالها، نمایشگاههای بسیاری چه در ایران و چه در خارج از ایران برگزار کرد و در واقع در بیش از ۶۳ نمایشگاه انفرادی و بیش از ۲۵۰ نمایشگاه گروهی در ایران و سراسر جهان، آثار خود را به دید عموم گذاشت. او در برنامه تلویزیونی «شوکران» درخصوص مهاجرت برخی هنرمندان از ایران و مشقت بسیاری که در بازگشت آثارش به ایران داشته گفته بود: «عاشق این سرزمین هستم برای اینکه اسمم ایران است. برای اینکه برای خودم وظیفهای قائل هستم و خواهم بود که بتوانم بهعنوان یک زن ایرانی و یک زن آزاده ایرانی، برای فرهنگ و هنر نقاشی شخص مؤثری باشم. بلد نیستم بنشینم و به کسی نقاشی یاد بدهم ولی میتوانم حسم را منتقل کنم. نقاشی شبیهسازی نیست، نقاشی بروز حس است ولی بستگی دارد این حس چطور و از چه آبشخوری نشأت بگیرد. آن پایهها و ریشههایش است که مهم است و ریشههای من در این سرزمین است...»
در سوگ بانوی نور
در پی درگذشت این هنرمند پیشکسوت عرصه نقاشی، محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بخشی از پیام خود آورده : «زندهیاد ایران درودی نقاش صاحب سبک و کارگردانی که بیش از۶۰ سال درعرصه هنر معاصر ایران فعالیت داشت. ایشان از پیشگامان نقاشی بودند که هنر معاصر مدیون و مرهون زحمتها و تلاشهای بیوقفه اوست. «ایران درودی» مادر نورهای پنهان نقاشیها، با سر انگشت قلم موی خود بازی نورها و رنگها را در هنرش ترسیم میکرد. درگذشت این بانوی نقاش، کارگردان، نویسنده و استاد برجسته دانشگاه را به خیل دوستداران خانواده محترم و جامعه هنری کشور تسلیت میگویم. نقاشیهای ایران درودی هرگز از روح و جان پاک نمیشوند، یادشان چون نام و آثارشان جاوید باد.»
هادی مظفری، مدیرکل اداره هنرهای تجسمی هم در پیامی در سوگ درودی نوشته که در بخشی از آن آمده: «ایران درودی هنرمندی در سطح جهانی بوده و خواهد بود و تلاش و پشتکار و نگاه الهی او به زندگی و نقاشی که مدام در گفتهها و نوشتههایش به آن اشاره میکرد، سبک و مکتبی خاص را در نقاشی ایرانی رقم زد که منحصر به خود او بود.» هنرمندی منحصر به فرد حسین محجوبی
نقاش و معمار معاصر ایرانی
خانم ایران درودی را از سالها قبل میشناختم، سالهای قبل از انقلاب بود؛ به یاد دارم اولین نمایشگاهی هم که برگزار کرد در همان برهه از زمان بود و آثارش را که تقریباً شامل سبکهای مختلف نقاشی بود در تالار فرهنگ تهران به منصه ظهور گذاشت. البته هنر او تنها به نقاشی خلاصه نمیشد و علاوه بر تبحر بسیار در هنر نقاشی، به حوزه شعر و ادبیات هم آشنا و مسلط بود و همچنین مقالههای بسیاری در مطبوعات از او به چاپ رسیده است. در واقع ارتباط شعر و نقاشی در ترسیم هنر زیبای او بیتأثیر نبوده و در اغلب تابلوهایش ردپای شعر و ادبیات دیده میشد و طی سالها فعالیتش در این عرصه عاشقانه در این مسیر قدم برداشت و توانست آثاری بزرگ خلق کند، آثاری که بیانگر نگاه و تفکرش به این هنر بود و البته به لحاظ فرهنگسازی هم هنرمند کمنظیری بود و توانست سبکی منحصر به فرد از خود برجای بگذارد. قلب ایران خانم برای ایران میتپید پوران درخشنده
فیلمساز
فارغ از هنرمند نقاشی که جایگاه درخور توجهی در میان نقاشان دنیا دارد، با درگذشت ایران درودی انسانی ارزشمند را از دست دادیم. کسی که عاشق مردم کشورش بود. مردم ایران را میراثدار تمام سرمایههایش میدانست. خواستهاش این بود که تمام آثار هنریاش برای مردم باشد و به همین منظور برای تأسیس بنیاد ایران درودی تلاش کرد. نمیخواست آثارش را به فروش بگذارد. آنها را به خاطر مردم خلق کرده بود و باورش این بود که صاحبان این آثار مردم هستند. درک و شناخت درستی از مردم داشت و عشقاش به ایران واقعی بود. با وجود پیشنهادهای بسیاری که برای زندگی و کار در خارج از کشور داشت، در ایران ماند. میگفت من ایران و همین مردمانش را دوست دارم. از عشق او به ایران ساعتها میشود سخن گفت و حق مطلب را ادا نکرد. ویژگیهای اخلاقی و تعهد او در وصف نمیگنجد. عاشق زندگی بود و همه چیز زندگی برایش جدی بود. با عشق کار میکرد و خستگیناپذیر در پی تغییر و رسیدن به شرایط مطلوب زندگی بود. از دست دادن چنین هنرمندی جبرانناپذیر و مایه دریغ و افسوس است. هنر معاصر ایران برای همیشه مدیون ایران دروی خواهد بود؛ مدیون هنرمندی که از جنس نور بود و به نور پیوست.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: معاصر ایران ایران درودی سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۳۵۳۳۲۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وداع با جانباز و آزاده سرافراز دوران دفاع مقدس
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز ایلام؛ جانباز ۵۰ درصد و صبور هشت سال پایمردی و ایثار و آزاده سرافراز، شمس الله طرنی زاده امروز به دیار یار و وصال همرزمان شهیدش رسید.
این جانباز والامقام در میان حزن و اندوه مردم زادگاهش، ایوان تشییع و به خاک سپرده شد؛ اما یاد و خاطرات رشادت مردی هایش همچنان در دفتر خاطرات این مرز و بوم به یادگار خواهد ماند.